سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران که می بارید ...

تازگی ...


تازگی قافیه در شعر شما باب شده 

نام زیبای تو میگن ، همه مهتاب شده



نام لیلا مُده انگار هنوزم که هنوز

بی جهت نیست که مجنون شدنم باب شده



بَه چه عکسی شده با روسری و کفش سفید

رو سرت چادر گلدار تو هم ، قاب شده



شعر می گویم و در حال و هوایی پُرِ یاس

مدتی شعر من آلوده سهراب شده



عاشقی هست ، تحمل کن و هر دفعه نگو

دانه اش را ملخی خورده که نایاب شده




[ پنج شنبه 94/5/8 ] [ 4:29 عصر ] [ فواد شجا ع الدینی ] نظر


حق میدهم نمانی

دل میکنم از اینجا ، هر چند رفته پائیز

می گفتن از پریدن ، گنجشک های شالیز

 

هِی های و های و هویی ، از من نمانده باقی 

شوخی که نیست عمری ، سهمم کم است ناچیز

 

حق میدهم نمانی  ، تقصیر از تو هم نیست

من مدتیست اینجا ، بد بین شدم به هر چیز

 

چنگی به دل نمی زد ، آن هفته های آخر

شب پا به ماست حتماً ، بر سنگ فرش یک ریز

 



[ پنج شنبه 94/5/8 ] [ 4:28 عصر ] [ فواد شجا ع الدینی ] نظر


::