دلشوره
گلاب از گل گرفتن کار من نیست
تماسم می دهی با هر چه خوبیست
تویی خاکی ترین معبود قلبم
خداوندی که حوا آدمش نیست
اگر نیلی ، اگر موسی شد عشقت
عصایش دست من ، می گویی از کیست
به دریا می زنی دل را عزیزم
پس این دلواپسی ، دلشوره از چیست ؟
تو با من آمدی ، باران به باران
هوایم را تو داری ، نمره ات بیست
[ پنج شنبه 94/5/8 ] [ 4:30 عصر ] [ فواد شجا ع الدینی ]
نظر