سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران که می بارید ...

تردید

ظهر گرمیست جنون ، برگه تمدید نداشت
پشت این پنجره از ، خانه دل دید نداشت

گفتی عاشق شده ام ، وای خدا رحم کند
شیطنت های شما ، مزه تهدید نداشت

شک و تردید ندارم ، که دل عاشق شده است
فرق دل با تو همین است ، که تردید نداشت

گر چه لیلای منی ، بی بُرو برگرد بگم
روی این نکته دلت ، مثل تو تاکید نداشت

شعر من قافیه کم داشت ، غزل اسم تو را
عشق ما حادثه ای بود ، که تشدید نداشت



[ چهارشنبه 94/4/17 ] [ 2:51 عصر ] [ فواد شجا ع الدینی ] نظر